۱۳۸۸ شهریور ۲, دوشنبه

تر نامه ها

روزی ریالی از رهایی
شبی شبنمی در شالی زاری
داوری داروی حالی
سروی از سهم سمایی

*****

خوابم مرد
و رویای من به تابلوی بی رنگ زمان گیره خورد.

*****


صفحه تر دلم
سُر سُر شده
و مسکن هیچ
هزاران گلوی خفته است.