روزی ریالی از رهاییشبی شبنمی در شالی زاریداوری داروی حالیسروی از سهم سمایی*****خوابم مردو رویای من به تابلوی بی رنگ زمان گیره خورد.*****
صفحه تر دلمسُر سُر شدهو مسکن هیچهزاران گلوی خفته است.